به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ناظر خبر، امروز چشمان جنگلها بر اثر هجوم بیامان انواع تهدیدها گریان است و در سایه قانونگریزی مهاجمان بیرحم طبیعت و عدم بازدارندگی قوانین جاری یا وجود تسامح در برخورد قانونی، سالبهسال از وسعت آن کم شود. قاچاق سالانه هزاران تن از گونههای جنگلی در عرصههای طبیعی در واقع زنگ (هشدار) و خطری است که اگر جدی گرفته نشود، در آیندهای نزدیک شاهد فاجعه زیستمحیطی غیرقابلجبرانی خواهیم بود.
قاچاق چوب بر عرصههای جنگلی کشور سایه شوم انداخته است
چالشهایی که از سه دهه اخیر نظیر انواع تهدیدات از قبیل تخریب، تصرفات غیرقانونی، آتشسوزی بعضاً عمدی و مهمتر قاچاق چوب، بر عرصههای جنگلی کشور سایه شوم انداخته، باید درمان عاجل شود چرا که حفظ این میراث طبیعی و ملی کشور در دنیای صنعتی امروز که حتی تنفس انسان با چالش جدی مواجه شده، کمتر از تامین آبونان نیست.
قدمت جنگلهای شمال ایران به بیش از ۴۰ میلیون سال قبل برمیگردد
قدمت جنگلهای شمال ایران به بیش از ۴۰ میلیون سال قبل برمیگردد و دارای ۹۰ گونه درختی و ۲۱۱ گونه درختچهای و یک هزار و ۵۵۸ گونه علفی و بوتهای است. مساحت این عرصههای جنگلی در حدود یک درصد جنگلهای اروپاست ولی تعداد گونههای آن ۱۶ درصد گونههای موجود در کل قاره اروپاست.
امروز باید نگران افزایش قابل تامل جنگلبانان مصدوم هم باشیم
اگر چه تاکنون شاهد قطع و یا سوختن قامت زیبای درختان در شعلههای آتش را داشتیم؛ اما امروز باید نگران افزایش قابل تامل جنگلبانان مصدوم هم باشیم. افزایش شمار جنگلبانان مصدوم در کنار قاچاق چوب و قطع درختان توسط سوداگران و فاقچیان چوب، بر نگرانیهای افکار عمومی بیشازپیش افزوده است.
۱۴۵ محیطبان و جنگلبان در کشور حین خدمت ناجوانمردانه، به شهادت رسیدهاند
در سه دهه اخیر جنگل در سوگ حافظان و جنگلبانان مصدومش دغدار است. بر اساس آمار موجود، تاکنون علاوه بر مصدومان، ۱۴۵ محیطبان و جنگلبان در کشور حین خدمت ناجوانمردانه، به شهادت رسیدهاند. افزایش سریالی و بیسابقه حملات قاچاقچیان به جنگلبانان ایران اکنون بازتاب جهانی پیدا کرده و این وضعیت خطرناک و نگرانکننده نشاندهنده چالشهای جدی در زمینه حفاظت از محیطبانان و جنگلبانان است.
حملات به محیطبانان میتواند نگرانیهای بینالمللی را در زمینه حقوق بشر برانگیزد
بازتاب جهانی حملات به محیطبانان و جنگلبانان در ایران نشاندهنده اهمیت این موضوع در سطح بینالمللی است و نیاز به اقدام فوری و مؤثر برای حمایت از این قشر و حفاظت از محیطزیست را برجسته میکند. حملات به محیطبانان بهعنوان افرادی که در راستای حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست فعالیت میکنند، میتواند نگرانیهای بینالمللی را در زمینه حقوق بشر برانگیزد. این حملات میتواند به تخریب بیشتر محیطزیست و منابع طبیعی منجر شود که موضوعی جهانی است و بر سلامت کره زمین تأثیر میگذارد.
حمله قاچاقچیان با اره موتوری به جنگلبان در تالش با واکنش کاربران شبکههای اجتماعی روبرو شد
قصد نگارنده از مطالب فوق اشاره به سوءقصد به جنگلبان گیلانی در تالش از سوی چند قاچاقچی با اره موتوری روشن در شامگاه ۷ مردادماه سال جاری ساعت ۴ صبح است که انتشار آن در شبکههای اجتماعی با واکنش بسیاری از کاربران این شبکهها مواجه بوده که خواستار برخورد شدید و قاطع مسئولان نظارتی و قضایی با ضاربان این جنگلبان در این خطه از گیلان شدهاند.
تکرار قصه پر غصه؟!
تکرار قصه پر غصه دیگری که اعلام می کرد این بار بیژن غنم پور جنگلبان تالشی در استانه روز جهانی جنگلبان با اره موتوری روشن از ناحیه دندان، زبان، دست، صورت و پا دچار آسیب شدید شده و برای درمان به بیمارستان گلسار رشت منتقل شده است.
حمله با اره موتوری به جنگلبانان کشور باعث ایجاد خشم و جریحهدار شدن احساس عمومی جامعه در کشور شد
حمله با اره موتوری به جنگلبانان کشور بیشتر شبیه یک فیلم ترسناک است. هر چند چپاولگران طبیعت قصد داشتند با این اقدام از مأموران یگان حفاظت منابع طبیعی زهرچشم بگیرند؛ اما این اقدام باعث ایجاد خشم و جریحهدار شدن احساس عمومی جامعه در کشور شده و نهتنها در رسانههای داخلی بلکه در رسانههای جهان نیز بازتاب خبری داشته است.
سومین حمله قاچاقچیان در ۵ ماه به جنگلبانان گیلان!
این حمله اولینبار هم نیست؛ بلکه برای سومین بار است که در گیلان از ابتدای امسال از سوی قاچاقچیان و باندهای مافیایی چوب رخداده که نتیجه آن مجروح شدن ۴ نفر از نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی گیلان است.
خبر حمله به جنگلبانان گیلان هم تازگی ندارد. یکبار هم خودرو یکی از جنگلبانان را آتش زده به خانه چند جنگلبان تیراندازی کردهاند، یا بینی یکی از آنها را شکستند و روی ماشینهای جنگلبانان اسید ریختهاند! انتشار این اخبار این ذهنیت را ایجاد میکند که بادهای مافیایی مسلح با این اعمال تلاش میکنند احساس ناامنی و ترس را در میان محیطبانان جنگلبانان و فعالان محیط زیستی ایجاد کنند.
خبر دادستان شهرستان تالش باعث خوشحالی افکار عمومی شد
البته خبر دادستان عمومی و انقلاب شهرستان تالش باعث امیدواری و خوشحالی افکار عمومی شد. محمد صفری ۹ مردادماه با بیان اینکه سه نفر از قاچاقچیان چوب در جنگل گیسوم اسالم در حین قطع درختان جنگلی با دو نفر از مأمورین منابع طبیعی درگیر شدند. وی افزود: دادستانی با دستور تشکیل گروهی مشترک از مأمورین آگاهی، پاسگاه انتظامی و مأمورین منابع طبیعی و نظارت مستقیم برای شناسایی محل اختفا متهمین متواری اقدام کرد، افزود: متهمین در کمتر از ۱۲ ساعت، دستگیر و با صدور قرار تامین متناسب به زندان معرفی شدند.
سه فرد مجرم این پرونده ساعتی پس از دستگیری با حکم قضایی و وثیقه چند صدمیلیونی آزاد شدند
هنوز ساعاتی از خوشحالی افکار عمومی در راستای سرعت عمل دستگاههای نظارتی و قضایی نگذشته برای بازداشت ضاربان این جنگلبان در تالش نگذشته بود که انتشار خب آزادی متهمین این پرونده، مایه بهت افکار عمومی در کشور شد!
به گزارش گیل آرت با وجود خشونتی که ممکن بود به قیمت کشتهشدن جنگلبان گیلانی تمام شود سه فرد مجرم این پرونده ساعتی پس از دستگیری با حکم قضایی و وثیقه چند صدمیلیونی آزاد شدند و جولان میدهند بدون اینکه آب از آب تکان بخورد، درصورتیکه جنگلبان شهر تالش که در مبارزه تنبهتن با ارهبرقی برای دفاع از محیطزیست کوتاه نیامد روزها روی تخت بیمارستان بستری بود.
انتشار خبر آزادی ضاربان بیژن غنم پور نه تنها نشاندهندهی چالشهای جدی در زمینه حفاظت از محیطزیست است، بلکه میتواند جنگلبانانی که در راستای حفاظت از منابع طبیعی ، جلوگیری از قطع غیرمجاز درختان و تخریب جنگلها از جان خود مایه می گذارند را با تهدیدات جانی و خشونتهای جدی تر مواجه نماید.
این چه قانونی است؟!
امروزه در رسانهها و فضای مجازی اخبار زیادی در خصوص بحرانهای محیط زیستی منتشر میشود و حمایت بیکموکاست از محیطبانان و جنگلبانان مطالبه عمومی است؛ اما انتشار خبر آزادی ضاربانی که با اره موتوری بجان یک جنگلبان بیدفاع افتادند بیش از گذشته افکار عمومی را متأثر کرد. جنگلبانانی که با وضعیت سخت معیشتی، حقوق اندک، کمبود نیرو، خطرات جانی و تردد در نقاط صعبالعبور بدون تجهیزات کافی و خودرویی تلاش میکنند تا از این مواهب الهی پاسداری کنند، زیر بار رشوه و فساد نمیروند، ساعات کاری نمیشناسند، شبانهروز کار میکنند، شاهد مجروح شدن همکاران خود در جنگ با قاچاقچیان هستند، شاهد ازدستدادن همکاران خود هستند و… بههیچعنوان از امنیت جانی برخوردار نیستند.
مشخص هم نیست این چه قانونی است که دست باندهای مافیایی را تا این حد باز گذاشته که با اره موتوری بجان مأموران یگان حفاظت منابع طبیعی در تالش بیافتند و در نهایت با وثیقه راستراست در جلوی چشم افکار عمومی راه بروند و به ریش مسئولان منابع طبیعی گیلان بخندند!
۴۰۰ نیروی جنگلبان از منابع طبیعی گیلان حفاظت میکنند درصورتیکه باید ۶۵۰ نیرو فعالیت داشته باشند
استان گیلان بالغ بر ۵۶۵ هزار هکتار جنگل و ۲۵۰ هزار هکتار مرتع دارد که مطابق استانداردهای جهانی بهازای هر ۵۰۰ هکتار جنگل به یک جنگلبان نیاز است. اما این آمار در گیلان برای حدود هر ۴ هزار هکتار، یک نیروی حفاظتی است. اما ۴۰۰ نیروی جنگلبان از منابع طبیعی گیلان حفاظت میکنند درصورتیکه بر اساس استانداردهای تعریف شده باید ۶۵۰ نیرو برای این کار در اختیار اداره کل منابع طبیعی گیلان باشد!
۳۰ نفر از جنگلبانان گیلانی در معرض حمله و هجوم قاچاقچیان قرار گرفتند
گفته میشود حداقل در ۵ سال اخیر در حدود ۳۰ نفر از جنگلبانان گیلانی در معرض حمل و هجوم قاچاقچیان قرار گرفتند و به دلیل اینکه همه این نیروها شرکتی بوده و همچنان ضابط قضایی شناخته نمیشوند به سلاح و تجهیزات مجهز نبوده و امکان دفاع از خود را ندارند.
چالشهای جدی در نظام قضایی و نظارتی میتواند بر امنیت و کارایی محیطبانان تأثیر بگذارد
دستان جنگلبان و جنگلدار، معجزه حفظ این سرزمین است، اگر هوایی هست برای نفسکشیدن و اگر خاکی هست که درخت را در آغوش بفشارد و از رهاشدن آن جلوگیری کند، بهخاطر قدرت دستان جنگلبان است که با هر ناملایمتی سرکرده، با هر حریقی برای ماندگاری جنگلها تلاش کرده، با هر کموکاستی در جای خود مانده است.
جنگلبانان؛ ایثارگران بینامونشانی هستند که تعلق خاطر خاصی نسبت به عرصههای ملی دارند و شبانهروز برای حفاظت از عرصههای ملی تلاش میکنند و در شرایط آبوهوایی سخت با امکاناتی محدود حفاظت از جنگلها، مراتع و عرصههای منابع طبیعی را بر عهده دارند.
این اعتقاد در افکار عمومی وجود دارد که چالشهای جدی در نظام قضایی و نظارتی وجود دارد که میتواند بر امنیت و کارایی محیطبانان تأثیر بگذارد. گاهی اوقات قوانین موجود بهدرستی اجرا نمیشوند و بازدارنده نیستند که باعث جریح ترشدن متخلفان شده است.
آیا قوانین موجود مبهم ناکافی است که باعث شده ضاربان این جنگلبان با قرار وثیقه آزاد شوند؟
این پرسش در افکار عمومی وجود دارد که اگر جنگلبانان در حین انجام وظایف خود از حمایت قانونی و امنیتی برخوردار نباشند، بر چه اساسی به برخورد با قاچاقچیان چوب ملزم میشوند؟ آیا قوانین موجود مبهم یا ناکافی است که باعث شده ضاربان این جنگلبان با قرار وثیقه آزاد شوند؟ آیا مجازاتهای تعیینشده برای قاچاقچیان چوب کافی و بازدارنده نیست که باعث افزایش تخلفات اینچنینی شده است؟ اگر خلا قانونی وجود ندارد و قاچاقچیان چوب نمیتوانند از قانون فرار کنند پس چطور ۱۴۵ نفر از جنگلبانان و محیطبانان رشید کشور توسط قاچاقچیان چوب کشته شدهاند؟ اگر برای افزایش کارآمدی جنگلبانان و بهبود وضعیت حفاظت از منابع طبیعی، تحولات و اصلاحاتی در نظام نظارتی و قضایی لازم است چرا مسئولان قوه قضائیه اعلام نمیکنند؟ آیا عملکرد قوه قضائیه در گیلان در چنین مواردی باعث جریح تر شده قاچاقچیان چوب در گیلان شده یا اینکه دست قضات در برخورد بازدارنده و عبرتآموز با باندهای مافیایی چوب بسته است؟ بهراستی چرا جنگلبانان نباید به سلاح و امکانات متناسب تجهیز شوند؟
جنگلبانان و محیطبانان برای حفاظت از جان خود سرشان را باید به بالین کدام دستگاه بگذارند
به نظر میرسد باید فشارهای اجتماعی برای بهبود وضعیت و برخورد جدی با قاچاقچیان و باندهای مافیایی چوب افزایش یابد. زیرا مشخص نیست جنگلبانان و محیطبانان برای حفاظت از جان خود سرشان را باید به بالین کدام دستگاه بگذارند. باید گفت دفاع از منابع طبیعی با دستان خالی در برابر انواع و اقسام تجهیزات سرد و گرم قاچاقچیان و گذشتن از جان خود قابل تقدیر است.
امروز اقدامات حفاظتی و افزایش حمایتهای قانونی برای حفاظت از جنگلبانان و محیطبانان ضروری است و عدم حمایت متناسب محیطبانان در برابر خشونت و تهدید قاچاقچیان، میتواند موجب جسارت بیشتر مهاجمان شود و باید اذعان داشت که تضعیف روحیه محیطبانان، افزایش خطرات برای محیطبانان، تأثیر منفی بر حفاظت از منابع طبیعی و… از پیامدهای این نوع حملات است. گفتنی است پیگیری و برخورد قاطع قضایی بهعنوان یک عامل بازدارنده برای افرادی که به خشونت متوسل میشوند میتواند به طور قابلتوجهی در کاهش رفتارهای خشونتآمیز علیه جنگلبانان و محیطبانان مؤثر باشد.
تأکید رهبری بر ایفای نقش دستگاههای متولی حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست
رهبر معظم انقلاب فرمودند: گسترش پدیده قاچاق چوب و تأثیر مخرب آن در امر تولید، تجارت قانونی، سرمایهگذاری و اشتغال خطر جدی و بزرگی است که باید با جدیت تمام با آن مبارزه کرد و بر همه دستگاههایی که به نحوی میتوانند در این امر دخیل باشند واجب است سهم خود را در این مبارزه ایفا کنند؛ بنابراین مسئولان قوه قضائیه اگر نیاز به اصلاحات قانونی در این زمینه دارند، اعلام کنند تا رسانهها به نمایندگی از افکار عمومی از قوه مقننه مطالبهگری نمایند تا شاهد اینگونه وقایع ناگوار در آینده نباشیم
هر چند تماس تلفنی با سید مازیار رضوی برای دریافت پاسخ سؤالات تا این لحظه میسر نشد؛ اما افکار عمومی اکنون از رئیسکل دادگستری استان گیلان انتظار دارند تا با برخوردی قاطع با ضاربانی که با اره موتوری به جان جنگلبان فداکار گیلانی افتادهاند درس عبرتی به سایر قاچاقچیان بدهد.