به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ناظر خبر، شش ماه قبل که مسعود پزشکیان از مردم رای گرفت، امیدها به تغییر جدی و اصلاحات بنیادی در کشور بالا رفت. مردمی که در بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و… گرفتار بودند، انتظار داشتند این دولت مطابق وعدههای خود، با بهرهگیری از کارشناسان و برنامههای علمی، گرههای مشکلات را باز کند. اما امروز، به جای اصلاح زیرساختها یا ارائه طرحهای ریشهای، راهکار دولت پزشکیان به کاهش دمای خانهها بهمیزان ۲ درجه و تحمل قطعی برق محدود شده است.
استاندار گیلان نیز، به تبعیت از این سیاست، مجبور شده تا از مردم بخواهد که صرفهجویی کنند و به کاهش مصرف انرژی کمک کنند. این درخواست شاید نمادی از وضعیت کلی کشور باشد؛ کشوری که با منابع عظیم گاز طبیعی، امروز نمیتواند حتی نیازهای اولیه شهروندان خود را تأمین کند. آیا واقعاً مشکل تنها در دمای خانههاست یا باید نگاهی به سیاستهای کلانی داشت که ما را به اینجا رساندهاند؟
اگرچه لزوم کاهش مصرف بیرویه از سوی برخی از شهروندان بر کسی پوشیده نیست اما چگونه میشود کشوری با دومین ذخایر گاز طبیعی جهان، در فصل سرما با کمبود گاز مواجه شود؟ دولت مدعی است که با کاهش ۲ درجهای دمای خانهها، مشکل کمبود انرژی قابل حل است اما آیا توجهی به میزان بالای هدر رفت انرژی در سایر حوزهها دارد؟ آیا هیچ مدیر و مسئولی به جهت مصرف بیرویه برق و گاز در ادارات و سازمانهای دولتی توبیخ و مواخذه شده است؟
شاید بد نباشد بهجای آن که فقط مردم مقصر جلوه داده شوند، شفافسازی شود که چه کسانی مسئول واقعی وضع موجود هستند؟ سالها سوءمدیریت در بخش انرژی، اتلاف منابع و بیتوجهی به زیرساختها، امروز ما را در نقطهای قرار داده که به جای حل مسائل، تنها بار آن بر دوش مردم گذاشته میشود.
پیامد برخی تصمیمات و سیاستها در سالهای اخیر که منجر به تحریمهای گسترده، انزوای اقتصادی و فرسودگی صنعت انرژی شده، دسترسی به فناوریهای نوین و سرمایهگذاری خارجی را از کشور گرفته است. از سوی دیگر، سوءمدیریت و فقدان برنامهریزیهای بلندمدت، بحران انرژی را تشدید کرده است. دولتها به جای شفافیت و ارائه راهکارهای پایدار، همواره با راهحلهای مقطعی و فشار بر مردم، از مسئولیت شانه خالی کردهاند.
سوال این است که نتیجه این سیاستها چه بوده است؟ جز اینکه مردم باید سرما و قطعی برق را تحمل کنند؟ آیا زمان آن نرسیده که دولت به جای مقصر جلوه دادن مردم، در پی تغییر سیاستها و جلوگیری از سوءمدیریتها باشد؟
آنچه امروز از توصیه به کاهش ۲ درجهای دمای خانهها مهمتر است، شجاعت در پذیرش مسئولیت و انجام اصلاحات واقعی است. مردمی که از دولتِ مدعیِ کار کارشناسی، انتظار تغییر داشتند، نباید با راهحلهای موقت و ناکارآمد روبهرو شوند. کشور به برنامهریزی بلندمدت، شفافیت و اصلاح زیرساختها نیاز دارد؛ نه انداختن بار مشکلات بر دوش مردمی که خودشان نیز زیر فشارهای اقتصادی خرد شدهاند.