به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ناظر خبر، گاهی آنقدر درگیر نقد و بررسی دستهگلهایی میشویم که هر روز توسط مسئولان ارشد کشور به آبداده میشوند که از اتفاقات مهمی که در بیخ گوشمان رخ میدهد، غافل میمانیم.
بااینحال، از طریق رسانهها باخبر شدم که در تاریخ ۱۳ اسفندماه سال جاری گروهی از بهورزان شجاع و رنجکشیده استان گیلان، در اعتراض به تعویق مطالبات و وضعیت وخیم معیشتی خود، دست به اقدامی معقول و جسورانه زدند.
آنها برای نخستینبار، در حرکتی بیسابقه، مقابل دفتر مرکزی دانشگاه علوم پزشکی گیلان تجمع کرده و علیه متولیان دانشگاه شعار سر دادند. کثرت و پایمردی حاضران و تأثیرگذاری شعارها، باعث شد که در عرض چند ساعت، تصاویر این اعتراض به رسانههای داخلی و بینالمللی راه یابد.
پهن کردن نمادین سفرهای خالی در میان معترضان، ابتکاری جالب و گویای همه چیز بود. تاکنون پرستاران و پزشکان گیلان چنین اعتراض شفاف و جسورانهای را رقم نزده بودند.
نقش کلیدی بهورزان در نظام بهداشت کشور
بهورزان در روستاها و مراقبین سلامت در محلات شهری، رکن نظام بهداشتی کشور هستند. آنها، بهعنوان میدانیترین نیروهای فنی و در صف، نقشی حیاتی در ارائه خدمات دارند. ارتقای دانش، مهارت فنی، درآمد و انگیزه کاری بهورزان، همراه با بهبود امکانات پایگاهها و خانههای بهداشت، امری ضروری است.
اینکه بسیاری از برنامههای کلان بهداشتی در مرحله اجرا ناکام میمانند و در نهایت با آمار و ارقام کاذب سرهمبندی میشوند، ناشی از ضعفهای عمیق در این حوزه است.
تعدادی از بهورزان شرکتکننده در این تجمع اعتراضی به من گفتند که طی سالها خدمت، این نخستینبار بود که ناچار شدند از فضای فرسوده و غمآلود خانههای بهداشت خارج شده و به ساختمان ستاد مرکزی دانشگاه بروند. آنها از دیدن اتاقهای شیک و مجهز ستادی و مقایسه آن با خانههای بهداشت و مشاهده فیشهای حقوقی مدیران، بیشازپیش به عمق تبعیض سازمانی پی بردند.
مرتضی مطهری، در فاصله بین ۲۲ بهمن ۵۷ تا ۱۲ فروردین ۵۸، در تلویزیون و با اشاره به کتاب “نظری بهنظام اقتصادی اسلام” چنین تبلیغ کرد:
“هیچ دلیلی ندارد که حقوق یک رفتگر نباید از سیصد تومان بالاتر باشد و حقوق یک وزیر نباید از سه هزار تومان کمتر باشد. درست است که کارهایی نظیر کار یک وزیر، برای نبوغ و ابتکار و سطح عالی فکری، ارزش بیشتری دارد، اما امتیاز آنها در شأن و افتخاری است که نصیبشان میشود؛ درحالیکه برای یک رفتگر، خودِ رفتگری نوعی مجازات است و نباید مزد او را کمتر فرض کرد.”
دریغا که امروزه سخنگفتن از وعدههای اینچنینی انقلاب ۵۷، اقدامی علیه امنیت ملی تلقی میشود.
نقدی بر اظهارات رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان
جناب آقای دکتر آشوبی، ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی گیلان؛ شما اخیراً در گفتاری بهظاهر واقعبینانه در تلویزیون، رشد رشوهگیری علنی در حوزه درمان را به فقر پزشکان و جراحان نسبت داده و تلویحاً پدیده زیرمیزی را توجیه کردید.
بدون شک، یکی از دلایل این معضل، نظام معیوب و ناعادلانه پرداخت است. اما آیا منطقی و واقعبینانه است که وضعیت اسفناک خانههای بهداشت و جامعه بهورزی را نادیده بگیرید؟ اکنون که حقیقت چون آفتاب عیان شده و بهورزان نشان دادهاند که کارد به استخوانشان رسیده، چطور میتوان از کنار آن گذشت؟
نقش حراست در برخورد با اعتراضات کارکنان
شنیده میشود که برخی از روسای حراست ادارات تابعه، در پی تهیه لیستی از بهورزان معترض هستند. جالب آن که برخی از این افراد، سابقه کاریشان به نگهبانی مراکز بهداشتی بازمیگردد و حالا لباس ریاست حراست بر تنشان گشاد به نظر میرسد. آنها درک درستی از مفهوم حفاظت فیزیکی توأم با حفاظت پرسنلی ندارند. شایسته است به آنها یادآوری کنید که در این وضعیت اقتصادی وخیم، تهدید و ارعاب کارمندان معترض، نابخردانهترین رفتار ممکن است.
امروز که حقوق و مزایای کارمندان چند پله زیر خطفقر قرار گرفته، حتی اعتبار سازمانهای اداری نزد کارمندان خود نیز از بین رفته است؛ بنابراین، اتکا به تهدید، مضحک و بیهوده خواهد بود.
راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت بهورزان
تنها راهحل رفع اعتراضات، احقاق حقوق است و بس. اگر نمیتوانید، یا نمیگذارند که بتوانید، کسی مانع استعفای شجاعانه شما نیست. حداقل در امر استعفا که کاملاً آزادید! شما زحمت خود را کشیدید؛ بهتر است همین امشب، سکان کشتی بهگلنشسته دانشگاه را به مدعیان دیگر بسپارید تا ببینیم بامداد چه زاید سحر…